رمق رمق
از نای، بی رمق
کلافهتر از پای پرندهای
که سرش، در فنسهای پادگان
گیر کرده است
آسمان، رنگ دیگر است
***
صدا صدا
کلاغ های ساعی، بیصدا
اندوهگینتر از برفهای شهر
که آفتاب، هایشان را بریده است
وقت مردن است
***
حلقه حلقه
حلقوم گرفته
بغض
سیگار
نفس
های
آخر است.