۱۳۹۲ بهمن ۱۵, سه‌شنبه

حرارت مسری یک کالبد‌شکافی در آناتولی

شش‌هایش عرق کرده بود

مثل پنجره

و حجمی از غبار روی جسدِ باز شده

«طولانی و جانکاه

با ردی از خون در پیشانی

بلند و سفید

بر اثر

تمام

دهان پرِ خاک

با دعای خیر دلفین‌های تایجی۱ در سینک

و رد خون بر پیشانی بلندش

درد مزمن

نامبرده

دل‌تنگی

خاک در شش

رنج

می‌برده است»

برگه کالبد‌شکافی را بست و بخیه زد

ادامه‌ی سیگار

نور آجری سحر در اتاق

صدای باد لای فنس‌

روی بخیه

خون

پیشانی بلند

تمام.

۱. خلیج تایجی در ژاپن، کشتارگاه دلفین‌ها