بیرون از این دیوار حس مبهمی پرسه میزند
از تکثیر ناشیانهی قربانی در سطح شهر
تا آرامش محتاط اهالی قبور
اما ما مدام
در حلقههای تنگ معصیتمان فشردهتر شدیم
کلافه
کلافهتر از تودههای متراکمِ مایوسِ خط دو
در ساعات اوج بار
در تنگنای حنّاق و خیره ماندن
به بمبهای ساعتی که تا انتهای تونل
با ما دویدهاند
یکی باید خنثیمان کند