skip to main
|
skip to sidebar
هپروت
۱۳۹۰ خرداد ۳, سهشنبه
روزی روزگاری جلجتا
یهودا داشت مرغ پاک میکرد
و در جلجتای درون
دیوارهای اتاق
مومنانه
مرا سنگ میزدند .
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
مجموعهها
آن خانهی کوچک
(8)
از دفتر مشق همکلاسی
(3)
بر بالین شهر
(9)
بی نشانها
(19)
پارانویای خانگی
(11)
جغرافیای اندوه
(25)
خشابی که جا نرفت
(9)
عاشقانهها
(7)
محکوم به مرگ
(9)
گذشته
◄
2014
(3)
◄
ژوئیهٔ
(1)
◄
مارس
(1)
◄
فوریهٔ
(1)
◄
2013
(6)
◄
اکتبر
(2)
◄
اوت
(1)
◄
آوریل
(1)
◄
ژانویهٔ
(2)
◄
2012
(9)
◄
اوت
(1)
◄
ژوئیهٔ
(1)
◄
ژوئن
(1)
◄
آوریل
(1)
◄
مارس
(2)
◄
فوریهٔ
(2)
◄
ژانویهٔ
(1)
▼
2011
(16)
◄
دسامبر
(1)
◄
اکتبر
(1)
◄
سپتامبر
(4)
◄
اوت
(1)
◄
ژوئیهٔ
(1)
◄
ژوئن
(3)
▼
مهٔ
(2)
بیگ بنگ مدام
روزی روزگاری جلجتا
◄
آوریل
(2)
◄
فوریهٔ
(1)
◄
2010
(23)
◄
سپتامبر
(1)
◄
اوت
(2)
◄
ژوئیهٔ
(4)
◄
ژوئن
(2)
◄
مهٔ
(4)
◄
آوریل
(3)
◄
مارس
(3)
◄
فوریهٔ
(2)
◄
ژانویهٔ
(2)
◄
2009
(35)
◄
دسامبر
(5)
◄
نوامبر
(2)
◄
اکتبر
(9)
◄
سپتامبر
(1)
◄
ژوئیهٔ
(2)
◄
ژوئن
(1)
◄
مهٔ
(4)
◄
آوریل
(3)
◄
مارس
(3)
◄
فوریهٔ
(3)
◄
ژانویهٔ
(2)
◄
2008
(8)
◄
دسامبر
(4)
◄
نوامبر
(3)
◄
ژوئیهٔ
(1)
اشتراک در
پستها
Atom
پستها
نظرات
Atom
نظرات